سخنرانى حضرت امام بزرگ در ابوجا پايتخت نيجريه

  • | پنجشنبه, 30 اردیبهشت, 1395
سخنرانى حضرت امام بزرگ در ابوجا پايتخت نيجريه

به نام خداوند بخشنده مهربان

با سلام و درود

در ابتدا ازجناب رئيس جمهور محترم آقاى محمد بوهارى و نائب ايشان دكتور يمى اسينباجو تشكر و قىردانى کنم. برای دعوت به کشور نیجریه و ملاقات با دانشمندان، روشنفكران و فرهنگیان نیجریه این فرصت را فراهم آوردند. تا پیام دوستی و برادری میان مردم دو کشور مصر و نیجریه محكم باشیم. همانطور که میدانید، این روابط تاریخی قوی با همکاری مشترک منطقه ای و بین المللی متمیز شده است. سفر این نهاد دینی (الازهرشریف) به همه اقشار مردم نیجریه تاکید میکند که دین اسلام، دين يكتا پرست است، همانطور كه ياد گرفتیم و به فرزندانمان در دانشگاهای الازهر یاد می دهیم. دين انسان دوستى است، دين امن و امان است، دين صلح و سلام منطقه اى و جهانى است، و اينكه هيچگاه پیروان خود را به خشونت و قتل، محرومیت، يتيم كردن كودكان، بيوه كردن زنان، به سوگواری و حزن و حوادثى كه باعث وحشت بيگناهان می شود دعوت نمی کند.

آمده ایم که بر مسلمانان علم و یقین بیافزایم، و آنان كه مسلمان نسيتند بدانند كه اسلام دين صلح و دوستى ست نه فقط براى انساها هست و بس، بلكه اين صلح دوستى براى همه موجودات زنده و غير زنده است، در اعتقاد و نظر ما تمام اديان آسمانى از طرف خداوند نازل شده و مورد احترام هستند، خداوندکه مهربان، بخشنده، بر بندگانش لطف ورحمت دارد، دلسوز، آمرزنده، و بسيار بخشاينده توصيف شده است، گناه را می بخشد و توبه بندگانش را می پذیرد و خداوند مهربان و افراد مهربان و پاکیزه سرشت را دوست دارد. خداوند تواناست و تعین کننده ست، منتقم و انتقام گیرست، هیچ کس از محکمه الهی فراری نیست. "وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الأَبْصَارُ- خداوند را از آنچه ستمکارن میکنند آگاه است، خدا را غافل نپندار جز این نیست که حساب آنان را روزی که دیدگان در آن خیره شود وا پس می اندازند".{إبراهيم: 42}

برادران با فضیلت!

آنچه امروز در حوالی مسلمان ميگذرد، شما دانشمندان، خاص و عام، روزی خواهد آمد که باتمام قدرت از دینتان دفاع خواهید کرد، تا جوهر حقیقی آنرا به جهانیان معرفى كنيد، هنگامی که او را به ناحق و به دروغ در قفس اتهام قرار دهند، آنگاه که قومها و طایفه ها مسبب اصلی آن خواهند بود. و وقتی که چهره افسونگر و خاصتش (تمیز-ممیز) را بارنگ خون و صحنه هایی از اجساد پاره پاره انسانها زشت و مکروه کنند. مناظر گردن زدنها در وسایل ارتباط جمعی برای جلب توجه است، و اجازه ندهید این صحنه ها را به نام اسلام ثبت کنند.که تاریخ تا به امروز این چنین وحشی گریها را در خود ندیده است. این اصرار و پافشاری در جنایتها ما را به دلایلی قاطع میرساند که این افراد از آن غرایز معینی دارند. مانند -بد نام کردن دین اسلام در جهان و اينكه دينى عنيف، متوحش، خشونت بارواست، حالا باید دنبال باعث و بانی آن باشیم، که آنان را با مال و سلاح تامین میکنند و یا اینکه چه کسانی در پشت پرده قرار دارند و چرا؟؟

برادران گرامی!

من در ابتدا به شما یادآور شدم که چه باید کرد، و شاید آنرا در ذهنتان حفظ کرديد، درباره بخشش و گذشت در اسلام و احترام به دیگران از هر زبانی، رنگ پوستی که دارند از هر جنسی و هر دین و ملتی که باشند. این افت و بلای طرح ریزی شده و یا این گیاه شیطانی خبیث درشرف دادن ثمرهای تلخ و نامطلوب در انتشار نفرت و بدبينى اسلام و مسلمانان در ميان  فرزندان اديان دیگر میباشد. و در ميان بیشتر غربیها که آنان را در حیرت فروبرده است. تا جایی که درست از نادرست به سختی تشخیص میدهند. آیا چهره اسلام همانی است که علمای دینشان  توصیف می کنند؟؟ ویا اینکه اسلامی که در رسانه ها و یا تصویر تلویزیونی و ماهواریی می بینند؟؟ شکی دران نیست، که تصاویر ماهواریی و تلویزیونی تاثیر زيادى در اذهان مردم میگذارد. بیشتر از گفته های شنیده شده و یا کتابهای خوانده شده تاثیر گذار است. مجبورم در اينجا حقايقى را مطرح كنم كه مسلمان و غير مسلمان از آن آگاه باشند. و امری ضروری ست که امروزه باید خوستار آن باشیم. و اين سعی و کوشش برای خروج از بحرانهای خونی که سرتاسر جهان را دربر گرفته، و تاوان آنرا  افراد بیگناه و ضعیفی از هر دین و مذهبى و یا ملت وکیشی که هستند آنرا با اشكهاى جارى و خون به زمين ريخته و به قیمت ویرانی خانه و کاشانه شان و از دست دادن عزيزانشان پرداخت میکند.

برای بازگرداندنى فهم صحيح اسلام و تصور درست و جامع... سئوال اينجاست چه رابطه ای ميان اسلام و ادیان آسمانی دیگر است؟؟ یا این علاقه در زمینه بی اعتمادی و اضطراب و نگرانی است؟؟ و یا اینکه این رابطه عشق و برادری و تاثیر مشترک است؟؟ شاید متعجب و حیرت زده بشوید اگر جواب این سئوال را بشنوید! شاید این سئوال غیر منطقی به نظر برسد. زيرا اسلام در لغت قران يك عنوان خاص براى يك دين نيست، بلكه يك اسم مشترك است كه همه انبيا از آن سخن گفتند، و آن در نوشتهاى آسمانى به پیروان خود بشارت دادند. قران کریم حضرت ابراهیم (ع) را چنان وصف کرده که يكتا پرست و مسلم است، این وصف حضرت ابراهيم (ع) به مسلم به آن معنا نيست كه ايشان از اتباع دين اسلام. خير،، اين وصف بمعناى پیام محمدیه است، كه هزاران سال پیش بر حضرت ابراهیم (ع) و تمام انبیا نازل شده است.

پس قرآن كريم به پيامبران سابق توصيف كرده است، و درباره حضرت اسماعيل و حضرت اسحاق گفت:( رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ- پروردگارا ما را فرمانبردار خويش بگردان و از زاد و رود ما امتی فرمانبردار خويش پديد آور) و دربارهء گفتگوى پسران يعقوب ميگويد:( نَعْبُد إلَهك وَإِلَه آبَاءَك إبْرَاهِيم وَإِسْمَاعِيل وَإِسْحَاق إلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ- خداي تو را و خداي نياکانت ابراهيم واسماعيل و اسحاق را که خداي يگانه است ميپرستيم و ما فرمانبردار او هستيم). و دربارهء حضرت نوح ميگويد:( وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ- و دستور يافته ام که از اهل تسليم باشم) و دربارهء حضرت موسى:( يَا قَوْمِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِن كُنتُم مُّسْلِمِينَ- اگر به خداوند ايمان آورده ايد و اگر اهل تسليم هستيد). و دربارهء حواريون حضرت عيسى بن مريم ميگويد:(نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ- ما ياوران [دين] الهی هستيم، به خداوند ايمان آورده ايم و گواه باش که ما فرمانبرداريم). بنابر اين رسالت اسلام با رسالت ساير اديان مشترک است و همه جوهر مشترکی دارند. خداى متعال ميگويد:" شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ ۖ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ ۚ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ ۚ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ- در دين شما، هر آنچه به نوح سفارش کرده بود، مقرر داشت، و نيز آنچه به تو وحی کرده ايم، و آنچه به ابراهيم و موسی و عيسی سفارش کرده ايم، که دين را برپا بداريد، و در آن اختلاف نورزيد، آنچه مشرکان را به آن ميخوانی، بر ايشان دشوار آيد، خداوند است که هر کس را بخواهد به راه خويش برميگزيند و هر کس را که روى به درگاه او آورد، به سوي خويش هدايت ميکند). قرآن نيز کتابی است که کتاب های آسمانی پيشين خود را تصديق می کند و برای ما تورات و انجيل را به عنوان کتاب های هدايت توصيف می کند:( إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا- ما تورات را نازل کرده ايم در آن رهنمود و نوري هست که پيامبران اهل تسليم و عالمان ربانی بر وفق آنچه از کتاب الهی به آنان سفارش کرده اند). وگفت:( وَآتَيْنَاهُ الْإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ- و به او انجيل داديم که در آن نوري هست و همخوان با تورات است که پيشاپيش آن [نازل شده] است، و راهنما و پندآموز پارسايان است).

بدين ترتيب حقایقی که در قران كريم ذکر شده اشتراک پیامهای اسلام با دیگر پیامهای از قبل نازل شده است. در یک مضمون و یک حقیقت و یک جوهر هستند. در سه کتاب آسمانی که نازل شده می بینیم، رابطه ميان پیامبر اکرم (ص) با دیگر انبیا از پیش آمده با در نظر گرفتن فاصله زمانی و مکانی ميان آنهاست. در یک عبارت زیبا و فصیح می گوید:" أَنَا أَوْلَى النَّاسِ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ فِي الدُّنْيَا وَالاخِرَةِ، وَالانْبِيَاءُ إِخْوَةٌ لِعَلاَّتٍ، أُمَّهَاتُهُمْ شَتَّى وَدِينُهُمْ وَاحِدٌ- من نزدیکترین شخص در دنیا و اخرت به عیسی ابن مریم هستم. و انبیا برادران عزیز هم هستند. از مادران متفاوت ولی از یک دین واحدند". انبیا به برادرانی از یک پدر با مادرانی متفاوت شیبه هستند.

جای مبالغه نیست اگر بگویم، بوجود آمدن قران كريم واضح بوضح خورشيد است مى توان آنرا از اديان و كتابها و انبيا پیشین دید و حس کرد. و در اینجاست که جای هیچ گونه سئوالی درباره رابطه دین اسلام با سایر ادیان باقی نمیگذارد. از من سئوال شود: رابطه اسلام و اديان دیگر همان چیزهایی است که شنیدیم، دوستى و محبت متبادل و عدالت و انصاف و احترام به حقوق یک دیگراست. پس چرا ميان پيروان خستگی و افسردگی و در مذاهب پس زمینه های مختلف با وضعیتهای گوناگون می بینیم؟؟ در این زمینه جوابم این است:که در قران کریم اگر مسلمین ومسیحیین و یهودین با هم اتفاق قول داشتن، آنوقت بود كه نماینده بزرگترین دینهای آسمانی که بشریت میشناسد در شبه جزیره عرب و در جوار پایتخت های ایران و رم بحساب می آمدند. اما در مورد ادیان دیگر مانند: بوداین و هندوسین و آیین کنفوسیوس، نزد عربها اديانى مجهول بودن، و از آنجا كه اساس قران كريم اين است كه به همه از یک ديد نگاه (دید مساوی) می کنند.

حاضران محترم!

متن های محکم را که متذکر شدم دین نمی تواند آنرا تهیه کنند. که در آن عنف و ارهاب و قتل و کشتار وصف شده است. یکی دیگر از اشتباهات آشکار اما پوچ در نظر عده ای، بايد برخی از مبلغين دينى كه از جهل ونادانى پیروان شان سوء استفاده مى كنند، تحت پیگرد قانونی قرار داد. خود را كور و كر  از کسانی که منحرف شده و منحرف كردن، و بهتر است برای غیر مسلمانان كه منصف و عادل باشند و منكر اتهامات باطله شوند، و گرنه هیچیک از ادیان الهی از تهمت ارهاب و عنف در امان نخواهند بود. شناختن فقه اسلامى براى رابطه ميان مسلمانان و دیگر ادیان نیاز است و آیا اینکه برای ایجاد صلح نیاز به خون است؟ برای پاسخ دادن به این سئوال باید به مفاهیم بعضی از متون قران کریم اشاره کنیم، نخست: قانون اختلاف و يا اراده خداوند، كه بندگان خود را متفاوت خلق کرده است. اگر می خواستند همه از یک دین و رنگ و يا یک زبان باشند چه اتفاقی می افتاد؟ ما میدانیم که نمی توانم دو شخص را با یک اثار انگشت پیدا کرد و قران کریم این حقیقت را تایید می کند:" وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلاَ يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ * إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ- اگر پروردگار میخواست مردم را از یک امت خلق کند ولی همچنان با هم اختلاف داشتن مگر کسانی که به خداوند ایمان آوردن برای همین آنان را آفریده است". همچنين :" لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا- برای هر یک از شما راه و روشی معین در نظر گرفتیم". همچنين:" هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَمِنكُم مُّؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ- اوست که شما را آفریده است بعضی از شما را ایمان نیاورده اید و بعضی از شما ایمان آوردید و خداوند به همه چیز داناست".

بنابر این اختلاف ميان خلق خدا یک سنت و یا قانون الهی ست و قران کریم آنرا مورد تایید قرار میدهد، البته اين امر موجب رابطه ميان مختلف هماهنگ با طبیعت از تفاوت واختلاف است. دور از عقل و حکمت است که خداوند بخواهد مردم اختلاف داشته باشند و سپس به انسان ها فرمان بدهد دیگران را به دین خود مجبور سازند یا دیگران را بکشند تا مجبور شوند به دین آنها در آیند. بنابر اين قرآن كريم آزادى اعتقاد را تأييد ميكند "لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ- در کار دين اکراه روا نیست". همچنين "فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ- هر کس که خواهد ايمان بیاورد، و هر کس که خواهد کفر ورزد". همچنين "أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ- پس آیا تو مردم را به اکراه واميداري تا اينکه مومن شوند". همچنين:" وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ- و اگر خداوند میخواست آنان را بر طریق هدایت فرا میآورد، پس از نادانان مباش". همچنين "لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ- بر آنان مسلط [و حکمفرما] نيستی". 

و اما اینکه جواب قران به این سئوال که:" درباره علاقات اجتماعی و بین المللی در اسلام مقرر می کند که اگر خداوند خود خالق مردم و اختلافشان به ترتیبی که هست و داشتن حق آزادی عقیده پس نباید علاقه بر مبنای اسلام و تعارف باشد. "يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ- هان اي مردم همانا ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدهایم و شما را به هیئت اقوام و قبایلی در آوردهایم تا با یکدیگر انس و آشنایی یابید، بیگمان گرامیترین شما در نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، که خداوند داناى آگاه است".{الحجرات: 13} اسلام دین مساوات و صلح است و هرچه غیر از این در مورد اسلام گفته شود دروغ محض است و مشروعیت کشتار دیگران در اسلام فقط در صورت دفاع در برابر حملات و تجاوز دشمنان است و کشتار دیگران به خاطر کفر یا عدم اسلام از دستورات دین ما نیست. واین چنین است ترتیب قضایای بزرگ در قران کریم یک ترتیب منطقی ست نه جای مناقشه و جدال و تحریف است اختلاف در طبع ها مستلزم آزادی عقیده و رابطه سلام ميان مردم است. و از اینجاست که دین اسلام یک مذهب والا و برتر در برابری بشمار می آید. و اگر درست نیست آنچه گفته می شود، متاسفانه فقط برای تطبیق ندادن درست قانون الهی ست و به اعتقاد اینکه کشتار غیر مسلمین یک طرح در اسلام بحساب می آید، و این یک دورغ محض است بر اسلام و بر راه و روش پیامبر و واقعیت ندارد. و چیزی که باید در این باره گفت: این است که قتل کشتار فقط برای دفاع از جان و مال و وطن است نه برای اینکه به دین اسلام و ارد نشودند و یا به آن عقیده ندارند.

دانشمندان گرامی!

متعقد هستم با من اتفاق قول دارید که الان راه فراری نیست، باید با صدای بلند فقه صحیح( تعالیم درست اسلام) را که مسلمانان در پی قرنها و سالیان متوالی آنرا می شناسند فریاد بزنیم. اجتناب پذیر است، باید دانشمندان و روحانيون، دست در دست هم گذاشته و در مشکل فتوا اقدامی کنیم و همه علمای مسلمین باید مسئولیت را متحمل شوند در شناختن درست دین اسلام و دعوت آشکار این دین برای برادری و ایجاد صلح و سلام ميان مردم شرق وغرب، و تحریم کردن قتل و خونریزی مردم بیگناه و از بین رفتن جان و مالشان و با قدرت آنرا محکوم کنیم. و اسلام منفرد است در اصرار عقوبت قتل عمد در دنیا، قبل از اخرت...

و راه گریزی نیست دانشمندان عزیز كه باید فقه اختلاف صحیح را گرامی بداریم، و علما به صحنه بيايند و زمام امور فتواها و مسئولیت توضیح و بیان حقیقت دین اسلام را به عهده بگیرند. به معنى اختلاف تنوع و توانگری توجه کنید که یکی از قویترین عوامل نهضت امت اسلامی بود. مانند تفاوت گذاشتن ميان محمود و معيوب است که ضربی به فقه وارد کرد و امت را به کشتن داد و آنرا به یک ادعا نامه قطعی و محکم تبدیل کرد. دلایلی پنهان و دلایلی آشکار و به ویژه عموم مردم دنیا و حالا این فقه را به روشنایی خواهیم برد. این فقه اصول مشترکیست که مسلمین از نظر عقیده و شریعت همدیگر را ملاقات می کنند. و بحث و جستجو در ریشه اسلامشان و مردم را در یک تکامل و رشدی که اکثر علما با فضيلت و بزرگان شهر با آن اتفاق نظر رسیدند رها خواهیم کرد. و چیزی که بیشترین مردم با آن موافق هستند می تواند ميان صواب و خطا را تمیز دهد (جدا کند). والا برای مردم مذهبی واحد تعین میشود. در یک عقیده و عبادتی بر آنان تحمیل میکنیم.

آقایان گرامی!

می دانم در بیان و روشن سازی مفاهیم شناخته شده کمی برای شما اغراق کردم. چه بسا احتمال دارد بعضی از جوانان به ویژه دانشجویان مسلمانان وغیر مسلمانان با این مفاهیم آشنایی زیادی نداشته باشند. تا الان نه در مقطع دانشگاه و نه قبل از آن منبعی سراغ ندارم. در مورد این قضایا زیاد بحث شده. بحثهایی جدی که منبعی برای رفع ابهام این مفاهیم از ذهنهای جوانان باشد و از سقوط آنان در دام گروهای تروریستی که دین را بعنوان پوششی برای ارتکاب جنایت خود قرار می دهند جلوگیری کند.

سال گذشته نهاد دینی الازهر شروع به پخش کتابهای آموزشی ميان دانشجویان کرد که برای مقابله با افراطگری بود مانند: تکفیر کردن، هجرت، حاكميت، جاهليت، خلافت، و تمام صورتهایی که گروه افراط گران آن را مطرح می کنند. علاوه برآن سفرهایی که به کشورهای مختلف از طرف این نهاد و شوارى حكماى مسلمانان انجام میشود که پیام اور صلح و دوستی به سرتاسر جهان میباشد. اخرین سفر در اوریل گذشته به کشور نیجریه بود. بسیاری از روحانیون و دانشمندان دنیا در این نهاد دینی (الازهر شریف) مشغول به تحصیل هستند. همچنان برپایی همایشهایی که بارزترین دانشمندان  مسلمان از همه جهان در آن حضور داشتند. از جمله شیخ ابراهیم صالح حسینی یکی از مفتیان نیجریه در این همایش حضور داشت. نهاد دينى الازهر بر يكپارچه و ثبات ونهضت علمى و آموزشى مردم نيجريه تأييد ميكند. اين نهضت قوى است و انشاء الله همهء مردم افريقايى از اين نهضت استفاده خواهند كرد، ومردم نيجريه گذشته با شكوه خود در علوم دين و دنيا را باز ميگردانند. الازهر براى كمك در اين راه تمدنى آماده ميكند، و شايد مى دانيد كه بسيار از سه هزار و پنج صد از دانشجويان نيجريه در الازهر الشريف تحصيل ميكنند، چهار صد از آنها پورسيه تحصيلى از الازهر دريافت كردند، الازهر سه سال قبل به دانشجويان نيجريه سي پورسيه تخصيص ميكرد، و قرار است به پنجاه بورسيه در سال رسد. الازهر پیوسته بر اعتدال و رد فرقه گرايى كه باعث اختلاف ميان مردم نيجريه را تاکید داشته است.

Print
Tags:
Rate this article:
No rating

Please login or register to post comments.