قلدرى..و نقش آن در ساخت افراط گرایی

  • | یکشنبه, 3 شهریور, 1398
قلدرى..و نقش آن در ساخت افراط گرایی

 

درين شکی نیست که جامعه پر از بسیاری از رفتارهای غیر طبیعی است، که به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر شکل گیری صفات شخصیت كه ممكن است به احتمال زیاد در چنگال افراط گرایی قرار می گیرند، تأثیر می گذارد. از جمله این رفتارها "قلدرى" است كه به عنوان رفتار مکرر خصمانه خشونت آمیز تعریف می شود، و توسط شخص یا گروهی انجام می شود؛ با هدف ایجاد وحشت و ترس در دل دیگران، و آنها را به دلیل دین، نژاد، رنگ و یا لباس در قفس انزوای اجتماعی قرار بدهد.

قلدری این فرض را ابراز می کند که عدم تعادل قدرت بین افراد وجود دارد. کسی که قلدری می کند خود را برتر از قربانی خود می داند، در هر دو مورد، چه فرد قلدری باشد و چه قربانی، در معرض مشکلات روانی جدی و پایدار قرار دارد که او را به سمت افراط گرایی یا تروریسم می رساند.

وسایل قلدری زياده است، برخی از این موارد از طریق سوء استفاده روانی، جسمی، کلامی، اجتماعی یا قومی است. قلدری در همه جا اعم از خانواده اى، اجتماعى، محل کار، مدرسه اى، رسانه های اجتماعی، سیستم عامل های رسانه ای یا حتی عمل سیاسی انجام می شود.

قلدرى، يکی از ارکان افراط گرايى است، مخصوصاً بعد از گسترش قلدرى‌های الکترونیکی و رسانه‌ای، زیرا مقصر قلدری را به خشونت سوق می دهد و از آداب و سنن جامعه خارج می شود و قربانی را به انزوا و درون‌گری از جامعه سوق می دهد، بنابراین طعمه آسانی برای افراط گرایی باشد آنها در درگیر حرکات و گروههایی می شوند که اصل همزیستی را رد می کنند، كناركذاشتن ديگران را خواهد با استفاده از خشونت به عنوان ابزاری است.

جنبشهای راست افراطی و گروههای افراطی، علیرغم مخالفت با ایدئولوژی‌ها، با پخش تبلیغات بصری، قابل خواندن و شنیدنی خود، به طرز شایسته‌ای قلدرى الکترونیکی و رسانه‌ای را انجام ميدهند، که این امر باعث تقویت تمایز بین پارچه یک جامعه می شود. خواستار رد اصل همزیستی مشترک است، زیرا آنها از اصل درگیری نیروها و برخورد تمدنها پديد مى‌آيند که باعث می شود طرفین به سمت نفرت و تعصب کور به نظرات آنها و رد نظرات دیگران مى روند.

جنبش‌های راستگرای افراطی، مهاجرت را تضعيف هویت اروپایی و حمله به ارزش سفيد پوستان اروپا می دانند، و این امر باعث تحریک و توسعه سخنان تنفرآمیز علیه مسلمانان و اعراب ساکن در مناطق غیر عربی می شود. همچنین گروه‌های افراطی به دلیل توهم برترى بر ديگران، نه تنها غیر مسلمانان را تكفير می کنند بلكه تمام فرقه‌هاى جوامع را، بنابراین، آنها ميدانند كه ارزش زندگی و مرگ تنها مرتبط است با وابستگی فرد به آنها یا نه. از این نظر، ارزشهای عالى انسانی به ارزشهاى مرتبط با دسته بندى‌هايى از جامعه بشری که در درجه اول به دلیل عوامل اقتصادی و سیاسی بوجود می آیند و از بین می روند، تبدیل می شوند.

این اقدامات غیرانسانى كه ناشى از "قلدری" است، میل به خشونت و جنایت را در بخش بزرگی از جوانان تقويت می کند، به ویژه آنهايى که گرایش‌های جنایی یا سادیستی دارند و ماجراهای را دوست مي دارند.

ما مى‌دانيم  که کشورهایی که جنبشهای "راست افراطی" در قلمرو آنها فعال هستند به دلیل (اسلام هراسی) به زمینه جهانی تروریسم تبدیل، و الهام‌بخش تروریست‌های جنبش نژادپرستانه سفید که خود را در یک جنگ صلیبی علیه اسلام و مسلمانان می‌دانند، شده است.

به عنوان مثال، حملات بی شماری صورت گرفته است که به طور جمعی مسلمانان را هدف قرار داده اند، مانند قتل عام "أندرس بريفيك" پيرو فكر افراط گرای راست گرایانه، در جزیره "اوتویا" در نزدیکی "اسلو"، هنگامی که به يك اردوگاه جوانان در 22 ژوئیه 2011 شلیک كرد و حدود 69 نفر کشته شدند.

Print
Categories: خبرها
Tags:
Rate this article:
2/0

Please login or register to post comments.