سخنرانى امام در مجلس فدرال آلمان

  • | چهارشنبه, 26 اسفند, 1394
سخنرانى امام در مجلس فدرال آلمان

به نام خداوند بخشنده مهربان

پروفسور/ نوربرت لامرت- رئيس مجلس آلمان.

آقايان و خانمها محترم: نمايندگان مجلس فدرال آلمان.

حاضران محترم

در ابتدا اجازه بدهید از اینکه مرا بین خودتان پذیرفته و اینکه شما حاضران محترم و مردم آلمان به اینجانب اجازه سخن گفتن میدهید؛ از طرف خودم ونهاد الازهر بی نهایت متشکر و سپاس گذارم. خوشحال هستم که در ساختمان تاریخی مجلس فدرال آلمان هستم. براى اين مناسبت به اسم الازهر از صدر اعظم آلمان انجیلا مرکل برای داشتن مواضع انسانی بالايي که در مقابل مردان، زنان و كودكان كه از مناطق جنگ زده به كشور آلمان پناهنده شدن، از خود نشان داده اند تشکر و قدردانی مي کنم. هرچند آگاه هستیم که ایشان در شرایط بحرانی و پر از استرس بسر می بردید؛ ولی با وجود همه مشکلات در مبادی انسانی خود پافشاری کردید؛ وبدانید كه اسم شما را با بازتاب از نور روی ورق تاریخ خواهد نوشت ودر اذهان جهانینان باقی خواهید ماند. نهاد الازهر بیانیه ای صادر کرده است و از مستشار و صدر اعظم آلمان رسمًا تشکر کرده است برای حمایت اسلام و مسلمانان و هنگامی که شما در تظاهرات برلین شرکت کردید و به گفته رئیس سابق آلمان  کرستیان فولت: اینکه اسلام جزو از آلمان است. و شما با شجاعت این را ثابت کردید و ما از شما متشکر هستیم.

حالا با اجازه شما اعضای محترم مجلس: مایل هستم خودم را بعنوان یک فرد مسلمان و متخصص در علم فقه و اسلام به حضورتان معرفي كنم، وبه هیچ گروه سیاسی چپ یا راست و حزبی تعلق ندارم و در این مورد سعی هم نمی کنم. من یک مسلمان بشر دوستم و خواستار صلح و سلام با تمام ابعادش از نظر دینی، اجتماعى، علمى در جهانم و به دنبالش نیز هستم، وآرزو می کنم همه مردم دنیا خواستار این صلح و سلام بشریت باشند؛ حتی اگر با هم اختلاف داشته باشتد از هر نظر دینی،  قومی، عقیدتی و یا هر مذهبی که دارند.

خانمها وآقایان محترم

من با تمام تواضع بین شما آمدم، نه برای اینکه مبلغ دین اسلام باشم، من آمدم تا درباره عمل و انصاف شما ىر اين دين صحبت كنم، و اينكه ارزش دفاع كردن از آن را دارد. چه بسا که از بی عدالتی رنج می برنند و به سادگی آن را انکار می کنند و بر انکار آن اصرار می ورزنند. فقط  بعلت تصرف وسلوک عده ای از متعصبین دینی که در فهم ودرک دین عاجز هستند؛ و تعالیم دینی را به بدترین وجه ممکن فهمیدن و درک می کنند؛ و به جهانیان دین را با چهرهای خونین و دشمن انسانیت معرفی می کنند که با تمام تمدن بشریت مقارن است. همانطور که اطلاع دارید این دین (اسلام) به ادیان آسمانی مرتبط است و از آنها جدا نیست، و ما مسلمانان متعقد هستیم که هر چیز که در تورات و انجیل و قرآن آمده است، همه و همه برای هدایت انسان به روشناییست. و تمام ادیان آسمانی مکمل و پیوسته به هم هستند. اعتقاد ما به قرآن از طریق پیامبر گرامیمان حضرت محمد (ص) است. و اگر به تمام کتب آسمانی كه بر حضرت موسی و حضرت عیسی و تمام انبیاء كه او قبل آمدن نازل شده ايمان داشته باشيم. همانطور كه در قرآن كريم ذكر شده: پروردگار گفته است:" إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ- اى كسانى كه به خداوند يكتا ايمان آورديد هر كسى از يهوىيها، مسيحيها، مندايیان (پیروان یحیی تعمید دهنده و یکی از اقلیتهای مذهبی ایران، عراق و سوریه هستند) که قبلا به خدای یکتا و به روز رستاخیر ایمان داشته باشند و در کارهای خیر کوتاهی نکنند، آنان نزد پروردگار پاداشی شایشته خواهند داشت و از بیم، ترس و اندوه در امان خواهند بود". (بقره، ايه 26).

اينكه مي گویند دین اسلام دین خونین است. و بر مبنای کشت وکشتار بنا شده و دین شمشیر است، اين تعبير كاملا غلط و نادرست است وجنبه صحيح ندارد. و لفظ شمشیر از واژهای قرآن نیست و حتی یکبار هم در آن ذکر نشده است.. و مسلمانان متعقد هستند که خداوند حضرت محمد (ص) را فرستاده است تا پیام او رحمت و دوستی نه فقط برای انسان و جهانیان، بلکه براى تمام كائنات (حیوانات، نباتات و جمادها) روي زمين باشد. حضرت محمد (ص) اين چنین در باره خود گفته:" ای مردم من برای رحمت امده ام". و دین اسلام کشتن غیر مسلمان را فقط به دلیل امتناع از اسلام و یا از هر دین دیگر مجاز نمی داند. همانطور که خداوند مومنین را خلق کرد همچنین غیر مومنین را هم خلق کرده است. خداوند می فرماید:" هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَمِنكُم مُّؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ- خداوند متعال همه را يكسان و برابر آفريده است، او ميان شماها عده اي به خداي يكتا ايمان مي آورند (مومنین) وعده اي از ايمان نمي آورند(کافرند) و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است". (کهف آيه 29) همچنین می فرماید: لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَيِّ- در دين هيچ اجبارى نيست و راه از بيراهه بخوبى آشكار شده است". (بقره آيه 256).

كسانی که ایمان نیاورده اید اگر فرمان قتل وکشتار صادر کنند این یک کار عبث و بیهوده است، و آن شخص لیاقت پادشاهی بر بشریت را ندارد. و همچنین لایق رحمت الهی هم نیست. آزادی عقیده بطور صریح در قرآن کریم ذکر شده است. خداوند فرمود:" فمن شاء فليومن ومن شاء فليكفر- هر كس مايل است ايمان بياورد و هر كس مايل نيست ايمان نیاورد". وهمچنین می فرماید: در انتخاب دین اجباری نیست. ودر نوشته ای که حضرت محمد (ص) به یمن فرستادند، آمده است: "هر كس اسلام را رد کند از یهودیها و یا مسیحیها مانعی نیست که بر دین و اعتقادات خود باقی بماند". در جای از تاریخ ثیت نشده مسلمانانی که در کشورهایی غیر مسلمان زندگی کردن دچار مشکلی باشند، و یا بین آنها شمشیر حاکم کند بلعکس همه در سقف یک حکم با هم زندگی کردن و هیچ اجباری در اختیار دین نیست و اینکه اسلام یا شمشیر وجود نداشت. بلکه مردم آن کشورهها تصمیم گرفتن به عادات و تقالید و دین خود باقی بمانند. و در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی کرده و با هم ارتباط داشته باشند و حتی با هم ازدواج کنند.

جهاد در اسلام منحصر به جنگیدن با دشمن نیست بلکه مهمترین و بزرگترین جهاد در اسلام، جهاد نفس و شیطان و دور کردن شر از خود است. حالا مفهوم واقعی جهاد در اسلام برای ایجاد تحقق حق و مصلحت انسانهاست. و در مقدمه مبارزه با جهل و نادانی، فقر و بیماری و کمک به درماندگان و مستضعفین است. اسلام افراد را تشویق به مبارزه مصلحانه نمی کند مگر در جنگ با دشمنان و دفاع از خود و این در تمام ادیان مسموح است. این تعبیر درست نیست که می گویند در اسلام جهاد یعنی تعقیب و کشتن غیر مسلم و نهایت تاسف است که این فکر غلط واشتباه منشأ گرفته از تفسیرهای نادرست متن آیات قرآن و احادیث نادرست است که متاسفانه به بد نامی مسلمانان و دین اسلام منجر میشود. در شریعت اسلام و نهاد (الازهر الشریف) بر مبنای عدل، برابری، آزادی و حفظ حقوق انسان بنا شده، و در زمان حضرت پیامیر اکرم وقتی از برابری و بین مردم سخن می گفت آنوقت هنوز مردم بدرستی معنای برابری را درک نمی کردند و در مبادی و تصورش برای مردم آن زمان اسان نبود، زیرا مردم آن زمان طبقه بندی خاصی نداشتن. مجتمع آنها از دو دسته تشکیل شده بود: برده و برده داری، علیرغم این پیامبر اکرم فریاد بر آورد که انسانها با هم برابر هستند مانند دندانهای یک شانه. تقریبا ده سالی از وفات حضرت پیامبر نگذشته بود که خلیفه دوم عمر بن الخطاب زمام امور را به دست گرفت. او هم فریادی بلند بر سر یکی از فرمانداران مسلمانان برآورد و در حالی که عصبانی بود گفت:" تا کی میخواهید انسانها را برده بشمارید در حالی که مادران آنها را آزاد بدنیا اورده اند". خانمها و آقایانی که اینجا در اروپا زندگی می کنید بر این باور و اعتقاد هستید که بسیاری از قوانین و حقوق انسان که با دین اسلام مطابقت دارد روحا و روانی بويژه قوانین و حقوقی که بر حفظ حقوق انسان و ایمان داشتن به آزادی و به تحقق رساندن عدل و برابری و صرف نظر از گرایش دینی و قومی انسانها در اسلام وجود دارد.

در اینجا خطابم به فرزندان هم دینم مسلميني که در اروپا زندگی می کنند است؛ كه جزوی لا ینحل از جامعه اروپا شده اند، مى ببینید مبادی اخلاقی بالايي در جامعه شان که با آن زندگی می کنند، بسياري از آن نسخه مشابه از دين اسلام و تعاليم زيباي آن دارد كه احترام گذاشتن به دیگران با صرف نظر داشتن از ملیت، جنسيت و ميان شان اند. هميشه اين نكته را تكرار كنيد كه خداوند فرموده است:" لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ- خداوند شما را به نيكي كردن و رعايت عمل ميان انسانها دعوت مي كند و كسانى كه با شما ستيز نمي كنند و شما را از ديارتان بيرون نكردنند و عادلانه رفتار مي كنند زيرا خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد".(سوره ممتحنه آيه:8).

چقدر پسندیده بود اگر هر مسلمانی که در اروپا زندگی می کند این آیه را روی لوحه ای نوشته و در مکتب کار و یا در جدران منزل و یا روی موبایل همراه خود می نوشت، و به خاطر می سپارد زیرا سرشت انسان مملو از خوی رفیع، مهر ومحبت والدین است. ضروری است که بدانم و اگاه باشیم چه وقت صلح کنیم و اینکه با چه و کسی میجنگیم و چرا. زیرا عدالت پیشه کردن و وفا به عهد از خلق و خوی مسلمان با برادرانش در دین و برادرانش در انسانیت بطور یکسان است. و اما زنان شریک مردان در حقوق و وظایف اجتماعی هستند و همانطورکه رسول اکرم (ص) تعبیر کردن وفرمودند:" النساء شقايق الرجال" تعبير بر اين است كه زنان هميشه نقش حاميه عاطفي را براي مردان دارند. فكر نكنيد اگر زنان شرقی از بعضی مشکلات اجتماعی رنج می برند علتش قوانین و تعالیم اسلام است؛ خیر اصلا اینطور نیست و این طرز فکر غلط و باطل است. درست است زنان شرقی مشکلاتی دارند ولی این رنج و مشکلات به سبب موقعیت قومی، فرهنگی و شرایطی است که زنان قرار میگیرند و این هیچ ربطی به دین اسلام ندارد. و همین اختلاف نظرهای قومی عادتهای عرفی در جامعه شکاف ایجاد کرده که بیشترین نیرو ما را گرفته و ما اجازه دادیم ما مسلمانان به مشکلات دامن زدیم و آن را به حاشیه راندیم و نقش زنان را در جامعه شرقی به حد اقل رساندیم.

خانمها و آقایان محترم

تنوع و اختلاف نظر بین انسانها یک امر طبیعی ست و قرآن کریم هم به آن اشاره کرده است، و بر این اساس قانون  بین المللی در اسلام همان تعارف است که در روابط اجتمای ضرورت دارد و نقش مهمی در گفتگوهایمان دارد با کسانی که موافق یا مخالف هستیم. و این چیزی است که در دنیای تکنولوزی به آن نیار دارد. اما الان برای خارج شدن از خندق هر چند که سخت و دشوار باشد برای مسلمان؛ ولی باید به یک اتحاد و یک فرهنگ و یک دین واحد برسیم. و این مشیئت الهی ست که انسانها را مختلف خلق کند حتی در اثار انگشتشان با هم متفاوت هستند. در قرآن کریم آمده است:" وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ- اگر خداوند اراده کند همه انسانها را از یک ملت خلق شود، و لایزال با هم اختلاف دارند". (هود آيه 118) یک مومن واقعی که در قرآن ذکر شده جای شک نیست که هیچ قدرتی و یا فرهنگی بتواند مشیئت الهی در رابط با اختلاف انسانها با هم، و اینکه همه به یک دیدگاه و رویا می نگرند که شاید روزی همه مردم جهان بر یک دین و یک فرهنگ جامع دور هم جمع شوند مانند  یک خواب می ماند که یکباره از خواب بیدار شوی و خود را در دنیای کودکانه خواهی یافت.

لذا طبیعی است که اسلام دین مسیحیت و یهودی را بپذیرد و یک پل ارتباطی بین هم برقرار کنند و در کنار هم زندگی مشترکی داشته باشند. و حتی تا جایی که یک مسلم می تواند با یک زن مسیحی و یا یهودی ازدواج کند و او می تواند به اعتقادات و دین خود پایبند بوده و زوج هیگونه ممانعتی برای رفتن به معبد و یا کلیسا نداشته باشد و یا او را از هر گونه شعارهای دینی در منزل منع کند. نمایندگان محترم مجلس، شاید بعضی از شما زیر لب به سخنانم اعتراض داشته باشید. شاید برخی متعجب و برخی سخنانم را محکوم کنید. و پیش خودم می گوید اگر اسلام و مسلمانان به شکل رنگ صورتی روشن باشند، چگونه در دولتهاى اسلام و مسلمانان حرکتهای دینی مسلح مانند داعش و نظاير آن ظاهر شدن . این گروه به اسم اسلام و مسلمانان کاری جز کشتار و گردن زدن و خرابی و یرانی ندارند. چگونه میتوان این مناظر وحشتناک و مخیف و غیر اخلاقی را به سخنانم، اینکه اسلام دین صلح و دوستی و رحمت و برابری بین انسانهاست ربط داد؟؟ جوابم براي اين سوال اين است: بطورمختصر ومفيد، اگر امکان داشت که دینی از دینهای آسمانی میتوانست افراد افراط گر دینی را برای انجام جرمها و قتل هایی که مرتکب شدن محاکمه کنند، اگر دینی را بخاطر افراد افراط گری که مرتکب اعمال خشونت و غارت شدن و خطای آنها را به اسم دین بپذیریم آنوقت است که افرادی که این خشونت و قتل را پیشه گرفتن و اعمال خود را در ورای دین پنهان می کنند، اين افراد مجرمانى پیش نیستند و اعمال و جرایم آنها هیچ ربطی به دین های الهی ندارد، و در حقیقت آنها افرادی خائن در امانت خداوند هستند كه فقط اعمال غير انسانى خود را به اسم دين ثبت مي كنند و به اصطلاح بخاطرش مبارزه مي كنند و اين خداعى پیش نیست. ادیان الهی که بوسیله پیامبران نازل شده داری تعالیم خاصی که همه مکمل هم هسنتد، و برای هدایت انسانها فرستاده شد و این بود پیام حضرت محمد (ص) و حضرت عیسی (ص) و حضرت موسی (ص) و تمام انبیا خداوند. همه و همه پیام او دوستی و سعادت برای بشریت بودن، و جرايم و غارتى كه اكنون به اسم دين در دنيا انجام ميشود همه ما يعني حكومتها، نهاد الازهر، كليسا، دانشگاهیها، روشنفكران، دانشمندان و تمام اقشار جامعه از آن رنج مي برند زيرا با تعاليم الهي مغايرت دارد. بر همهء ما واجب است مسلمانان و غير مسلمانان كه با هم متحد شويم و در يك صف بایستیم تا با ظلم و خشونتشان به  تمام اشکالش مبارزه کرده و تمام سعی و نیرویمان را برای از بین بردن این ویروس و بای مرگبار بکار بگیریم.

این گروه تندرو و افراطی (تروریستها) هیچ استثايی در قربانیان ندارد، و اينان به هيچ ایدئولوژی پایبند نیستند و داری افکاری تندرو هستند. اگر عده ای در این تصورند که دین اسلام بر جرایم آنها سر پوش می گذارد سخت در اشتباهند، زیرا اکنون مسلمانان بیشترین افرادی هستند که در این معرکه با اجساد پاره پاره و خونشان به زمین ریخته با زنان و کودکانشان تاوان پس می دهند و چند برابر آن غیر مسلمانان قربانیان این و بای مرگبار (تروریستها) هستند. پس چگونه در ذهنها می گنجد که مسلمانان را به آنها لقب داد و باید گفت که مسلمانان و دین اسلام از این افراد مبرا هستند و آنها را مذنب و گناهکار می دانند. در این نکته با من موافق هستید که این گروه تندرو و افراطی (تروریستها) در همه جا منتشرند از شرق تا غرب و از قارها هم  عبور کرده و یک شکاف حقیقی متبادل بین ادیان و مومنین بوجود آورده است و هیچ راه فراری از ان نیست. ميان روحانیون ادیان و دانشمندان و من در باورم كه شعارى كه نه چندان دور لاهوتی معاصر هانس کونج سر داد و اعلان کرد: صلحی ميان ملتها بوجود نخواهد آمد تا اینکه صلح و سلام ميان ادیان بوجود آید. این همان شعاری بود که شیخ الازهر محمد مصطفی المراغی در لندن (سال 1936میلای)  یاران خود را فراخواند و در باره درک صحیح تبادل فرهنگ غربی و فرهنگ اسلامی سخنانی بیان کرد. خانمها وآقایان محترم به اینجانب اجازه بدهید که بگویم، وقتی از جامعه شما حرف میزنم و رضایت خاطرم از شما برای ایجاد برابری و دموکراسی ورعایت حقون انسان بین مجتمع خود هستید. افرادی سخنانم را محکوم می کنند که آنچه می گوید درباره جامعه اروپایی درست باشد، ولی ما چیزی نمی بینم از آنچه شما گفتید در بیشترین موقیعیت و قرارها غرب در برابر نسهای اسلامی. خیلی ها در شرق عربی و اسلامی چیزی از غرب نمی دانند غیر از سرکشی و خودسری، وپیش بردن مصلحت خاص و رعایت نکردن مصلحت دیگر ملتها، و براى مثل كشور عراق و ليبى و غيره را مثال مي زنند. پیام من و یا بهتر بگویم خواهش من از شما این است روی این موضع تلاش کنید برای تغیر منوی چشم اندازه تیره و ما مایل هستم یک صفحه نو با ما باز کنید، و با همکاری و همیاری راهی برای ایجاد صلح جهانی پیدا کنیم. و آتش جنگ را خاموش و از آبشارهای خونین ومهاجرت جنگی جلوگیری کنیم. و راه حلی عادلانه برای حل وفصل کردن قضیه فلسطین که سلام و استقرار منطقه را تضمین میکند. ما برای همکاری مشترک و رسیدن به اهداف انسانی بالا آغوشمان را باز می کنیم آیا کسی استقبال می کند؟

خانمها و آقایان!

دموکراسی که از آن حرف میزنیم و با صدای بلند در کشورهاى عربی و اسلامی فریاد میزنیم، با جنگیدن  و درگیریهای فرهنگی و هرج ومرجهای داخلی و به وجود آوردن آبشارهای خونین و امضا کردن قراردادهای فروش اسلحه امکان پذیرنیست. مگر با گفتگو و تبادل نظر فرهنگی بین دو طرف و اهدای برنامه های تعلیمی و صناعی و تکنولوزی؛ و نهاد دینی الازهر همیشه به تجدید و بازنگری خطابهای دینی و متن  تعلیمی اهمیت فراوانی میدهد. که در سالهای اخیر این امر اهمیت بیشتری پیدا کرده است. عليرغم محدود بود وقت و زمان برای بازنگری و تجدید ولی کافیست بدانید که این موسسه ( الازهر الشریف) تمام سعی خود را بکار گرفته، تا افکار مغشوش و افراطی را در تمام دنیا از بین ببرند. افکاری که باعث انحراف دینی و سوء استفاده از آن، و برای دعوت آشوب و فتنه کور کورانه که باعث خونریزی و ویرانی کشورها میشود. همچنین بوسیله راه هاى مختلف که از جمله کاروان هایی که دنیا را به صلح جهانی دعوت میکند و باعث بهبود بخشیدن ذهن و فکر جوانان می شود تا  اینکه در دام افکار تروریستی نیفتند. همچنین از راه مرصد الکترونیکی الازهر (نهاد دینی) که در چند لغت فعالیت می کنند، امیدوار هستیم که در آینده نه چندان دور انتشار جهانی پیدا کند. موسسه الازهر در دسامبر 2014 ميلادي كنفرانسي را برگزار کرد که در آن از روحانیون و علمای دینی (سنی و شیعه) و بزرگان کلیساها شرقی و بعضی کلیساهای غربی و نماینده ایزیدیها (گروه اقلیت مذهبی) که در عراق هستند و در یک بیانیه مشترک اعمال گروهای مسلح افراطی و تندرو مذهبی (تروریستها مثل داعش ...) که باعث خشونت و قتل و غارت و وحشت مردم بیگناه میشود را محکوم کردنند. و از آنجایی که مسیحیان و مسلمانان در شرق با هم برادر هستند و سالیان طولانی مد قرون با هم زندگی کردنند و مصمم به ادامه زندگی در کنار هم و در یک دولت ملی و برای تحقق بخشیدن اهداف و آرمانها خودکه برابری و احترام به ازادیست. و اینکه مسیحيان و یا افراد دیگر از هر مذهبی به اسم دین مورد آزار و اذیت قرار میگرند این خارج از تعالیم دین اسلام است. و اینکه مهاجرت اجباری افراد از خانه و وطن خود یک جریمه استنکار است که باید همه آن را محکوم کنیم. نهاد الازهر از مسیحیان در خواست کرد در کشورهای خود بمانند وریشه بدوند تا اینکه موج خشونتی که از آن رنج میبرند سپری شود. امروز نهاد دینی الازهر تمام اعمال وحشینانه که توسط حامیان و مبلغان تروریسم که در کوت دیفوار (ساحل عاج) بود و این آخرین میخی است که در نعش نفرت ودشمنی زدن و از همین جا به همه مردم آلمان تسلیت میگویم، و از خداوند برای تمام قربانیان حادثه تاسف بار طلب آمرزش میکنیم.

 

خانمها واقایان!

امروز در اروپا پیش از بیست میلیون مسلمان زندگی می کند و بیشترین آنها در کشورهای اروپایی بدنیا آمدن و اروپایی محسوب میشوند. من عقیده دارم که باید تمام حقوق و مزایای استفاده کند مانند یک اروپایی اصیل؛ آنها را ترک نکنید و نگذارید احساس کند مهاجرند و در جامعه شما در حاشیه باشند. نگذارید از جامعه شما سلب اعتماد کنند، جامعه اي كه به آن تعلق دارند. وفاداری به وطن يك مصنونيت است، به انسان قدرت ميدهد تا برابر تروريسم و تندروهاي ديني لغزشي نداشته باشيم. و اينكه مردم كشورهاى عربى واسلامى به كشورهاى اروپایى نگاه می کند به اعتبار اینکه نزدیکترین شریک در فرهنگ و تمدن دریای سرخ است. آن پس مردم این کشورها (عربی اسلامی) شما را سر مشق دادن در نهضت ها (دوران رنسانس) توسعه و رشد و نمو علمى اين انجام پذیر نیست مگر با همکاری و تعاون مستمر و احترام به یکدیگر و اراده مردم و در اختیار داشتن یک خط و مش صحیح برای آینده ای بهتر. بار دیگر تکرار می کنم هر چه گفته شد سابقا اینکه نهاد دینی الازهر دست یاری به شما دراز کرده است. از طریق شما ندایی به اتحاد اروپایی دارم، براى تسريع علاقه هاى انسانى و براىرى و صلح جهانى ميان شرق و غرب بطور كلى و ميان نهاد الازهر و شهروندان مسلمانان در اروپا،  و در پایان گفتهایم در حضور مجلس  دیرنه و اینکه شما نمایندگان مجلس نمونه انسانی پیشرفته برای دین اسلامی هستید ورحمت خداوند را نه فقط برای مسلمانان بلکه برای همه خواستارم. نهاد الازهر كاملا آمده است با تقدیم برنامه های آموزشی که با کار دشوار گرداوری و به شما کمک میکند برای ادای دین اسلامی خودتان  و مد نظر داشته باشید که دینتان صالح و با تو زندگی میکنه در هر جا و هر وقت. این مذهب بودکه در قلب اروپا چراغ روشنایی انسان و تمدن است و لايزال فرکانس طنین اندازش تا روز مرگ ( قیامت) در ورقهای دانشگاهای اروپا باقی می ماند. برای ما کافیست شهادت ادیب آلمانی گوته و قبل از او ادیب و منقد تئاتر لسنيگ كه گفته اسلام تمدن مسلمانان است.

مرا ببخشید اگر بحث طولانی شد و شما را خسته کردم ولی در قلبم امیدی طنین انداز است مثل ملیارد و هفت صد میلیون مسلمانان. در همزیستی صلحى و مناقشه و گفتگوی فرهنگی ميان غرب وشرق، و قادر نیستم این آرزو را در این مجلس دیرینه بحث و برسی کنم، مجلسی که نماینده مردمی که آزادی و دموکراسی را حقیقتا به رسمیت می شناسند. آلمان یک احساس خاص در قلبهایمان ایجاد کردند که به آن افتخار می کنیم که بر روی آن روابط ویژه ای را در آینده بنا خواهیم کرد. انشالله.

خدانگدار و در پناه خداوند باشی.

Print
Tags:
Rate this article:
No rating

Please login or register to post comments.