به نام خداوند بخشایشگر مهربان بيانيه علماى الازهر از مصر المحروسه "حفاظت شده" توسط خداوند متعال

  • | جمعه, 13 شهریور, 1394
به نام خداوند بخشایشگر مهربان بيانيه علماى الازهر از مصر  المحروسه "حفاظت شده" توسط خداوند متعال

   حمد و ستایش مخصوص خداوند، پروردگار جهانیان است و درود و سلام‌ خدا بر پيامبر وفادار خود محمد مصطفي‌ (ص) باد، و نيز بر همه خانواده اش و همراهانش …اما بعد،

هر چند گاهى بيانيه ها توسط گروهى كوچك که خود را دانشمندان ملت ميدانند ظهور ميشود،و به خود اين توصيف را نسبت دادند، و نيز خود را تنها سخنگوى رسمى اسلام ومسلمانان ودانش و دانشمندان تعيين كرد، در حالى كه اين امر براى اهل علم ومسئوليت آنها جلوى خدا سزاوار نيست.

پس از مطالعه دقیق اين بیانیه كه صدور آن تحت نام بيانيهء كنانه )کلمه استعاری برای كشور مصر) تكرار شد، و آنچه  در اين بيانيه از جسارت توهین به دین و اتهامات نادرست علیه شريعت اسلام و تحریف حقایق و ادعاهای دروغین و بی معنی عليه كشور مصر، مردم و ارتش آن وارد شد، علمای الازهر و نهادهایی که  به آن  بستگی دارد بيانيهء المحروسه ) کلمه استعاری ديگر برای كشور مصر و به معناى "حفاظت شده") را  برای رد ادعاهاى دروغین و مغالطه ها واباطيل آن صادر كنند.

اول: آنها  رهبران مصر و چهره های ملی را به عنوان جنایتکاران و قاتلان که عليه اراده ملت ايستاده و رئيس جمهور منتخب آن را ربوده، وهزاران نفر را به ناحق كشتند،  و ده ها هزار نفر را بصورت غير قانونى باز داشتند، و برخى از آنها را به مرگ محكوم كردند…وغيره از اين دروغها، توصیف كرده اند.

و حقيقتى كه اين گروه هميشه از آنها اجتناب ميكند – ونمى خواهد به آن اعتراف كند اين است كه حاكمان فعلى مصر -  نه همانند كه آنها ادعا كردند -  عليه رژيم را كودتا نكردند، بلكه مردم هستند كه شورش كردند وبا تمام اقشار و دسته بندی هاى خود كه جهان آن را در در تاریخ 30 ژوئن (30/6) مشاهده كرد، خروج كردند و خواستار عزل رژيمى كردند كه در مديريت مصر ودر نگاهدارى  از منابع خود وثروت آن و در محافظت از سربازان ومرزهاى خود شكست خورده است ، ورئيس خود بعنوان رئيس همه مصريان موفق نبود، و به يك گروه گوچك از مردم قدرت را داد تا ميتوانند در همهء نهادهاى دولتى نفوذ كنند، چيزى كه ساختارهاى دولت را مورد تهدید به تکه تکه شدن آن قرار داد و زمينه شروع يك جنگ داخلى در ميان مردم مصر را فرا هم ساخت.

 

دوم: از دروغهايشان اين است كه حاكمان مصر مردم را به نا حق كشتند و دهها هزار نفر را بدون سبب باز داشتند… وغيره از اين ادعاهاى خود.

در واقع حاكمان اكنون مصر يكى را نكشتند، بلكه قاتلان آن كسانى هستند كه تظاهركنندگان ومعترضان از پيروان آنها را فريب دادند وبراى ايشان تحليل خروج مسلح بر ارتش و پليس و مردم كردند تا ميتوانند از روى اجبار حكومت كنند. وفرزندان فقير وسادگان را به نابودى و مرگ رساندند در حالى كه بسيارى از بزرگان ايشان بصورت خوبى تحت حمايت دولتهاى كه دلهاى ايشان پر از حقد وكينه به كشور مصر ومردم آن باشند زندگى ميكنند و لذت ميبرند.

سوم: واز دروغهايشان آن است كه حاكمان مصر مشغول حمايت از دشمنان ملت ما وصهيونستها هستند، در حالی که حقیقت این است که رژيم سابق، که توسط مردم بر كنار شد خود او كه  از دشمنان این کشور حمایت کرد.

و در حقيقت رژيم حكمى كه مردم او آن را بركنار كردند خود او كه به دشمنان ملت كمك كرد وكشور مصر را تمام يك سال حكومت كرد ودر اين مدت يك موضع خصمانه را نسبت به دشمنان مصر و مترصدان اتخاذ نكرد، واين امر براى همه معروف است، بلكه كشور مصر و مردم آنها در سايهء اين حكم دچار بحرانهاى شديد اقتصادى و اختلالاتى كه با همانند آنها از قرنهاى پيش مواجه نبوده، شده اند

چهارم: آنها به دروغ می گویند: حاكمان مصر صدها نفر از قضات ، استادان دانشگاه، امامان و واعظان را از منصب ايشان اخراج كردند، وهمهء اين ادعاها كذب و افترا است چون كسانى از قضات كه بر كنار شده اند، آنها همان كسانى هستند كه تريبون قضات را ترك كردند وبه جاى آن منبرهاى جماعت وسياستهاى ويژهء آن را كه منافع مردم را منعكس نمى كند اتخاذ كرده اند، ونيز آنها كسانى هستند كه قواعد استقلال قوهء قضائيه را منهدم كردند و سنتهاى آن را نقض كردند واظهارات سياسى را كه امنيت ميهن وثبات آن را تضعيف ميكند، صادر كردند.

و هرگز اتفاق نيفتاد كه يكى از استادان دانشگاها و يا از معلمان و امامان و يا از واعظان  بركنار شد، مگر كسانى كه محراب علم و منبر هاى دعوت را براى ترويج ايده هاى نادرست خود  كه خطر جدى عليه جامعه ميشمارد اتخاذ كردند يا كسانى كه شغل خود را ترك كردند و به دشمنان ملت پيوستند.  و آنچه اتفاق افتاده است، اعمال قانون و حفاظت از جوانان و ملت در برابر این فكر  نادرست ومنحرف است واين چيزى است كه عاقلان با ضرورت مقاومت آن با همهء راه هاى قانونى متفق هستند. و بركنار كردن  هر كس از اين افراد بر كنار شده، يا به سبب غيبت از كار  يا  خوددارى كردن آنها  از انجام كار خود بود.

از این رو، روشن می شود که دعوت صاحبان اين بيانيه براى مقاومت عليه مقامات دولتی ارتش و پلیس دعوتى باطل و بی اساس نه از دين و شرع، ونه از قاعدهء فقهى صحيح است ، بلكه الازهر تأكيد ميكند كه حكم شرعى صحيح اسلامى اين است كه همهء اعضاى مردم مصر بايد در پشت اين حاكمان بايستند ودر حمايت و كمك كردن آنها در انجام وظيفهء خود در حفظ دين، ميهن، وشهروندان از كيد كائدين وتفاسير منحرفان و جاهلان متحد باشند.

پنجم: اين بيانيهء نادرست وبيانيه هاى گمراه كننده كه پس از آن صادر شده است دشمنى با مقاومت فلسطينى وتخريب سيناء را به حاكمان مصر نسبت ميدهند، وحقيقت اينست كه آن كسى كه اين كلمات را حرف ميزند، نه به حقيقت ونه به واقع اعتراف كند، زيرا همه ميدانند كه رهبران مصر كسانى هستند كه آشتى ومذاكرات براى وحدت فلسطين را سالهاى زيادى هدايت و رهبرى كردند، وتا اين لحظه كشور مصر هنوز كشورى است كه در حال كار براى وحدت فلسطين است. آيا آنها فراموش كرده اند كه رهبران گروهاى مقاومت در قاهره مهمانان دائمى براى بر رسى راه هاى بيرون رفتن از اين وضعيت بحران بودند، علاوه بر اين؛ به ما بگوئيد رژيم بركنار شدهء شما در طول يك سال براى فلسطين چه كار كرد؟ آيا اين رژيم يك نداى بطور جدى براى حمايت از مسئلهء فلسطين داد؟ چيزى كه ناظران متخصص با آن متفق هستند اينست كه مسئلهء فلسطين به سبب شعارهاى بى اثر اين رژيمى كه اشك تمساح بر آن ميريزيد به حالت اغما رفته است.

ششم: عجيب است كه صادر كنندگان اين بيانيه هنوز گمان ميبرند كه رئيس جمهور بركنار شده رئيس شرعى است، وما نمى دانيم كه چگونه آنها كه خود را به علم وعقل توصيف ميكنند از ارادهء ده ها ميليون نفر كه در تاريخ 30 ژوئن بيرون رفتند وهيچ چيزى جز تغيير رژيم حكم ورفتن حاكم نميخواستند، چشم پوشى كردند. پس چگونه يكى از عاقلان ناديده گرفتن ارادهء ميليونها را و وادار كردن آنها را به باقى گذاشتن حكومتى كه از سوى توده مردم شورشى رد شده ومشروعيت خود را از دست داده و ستونهاى خود متزلزل شده است تصور ميكند ؟!

هفتم: آنها بر دروغهاى خود افزودند كه موضع شيخ الأزهر در بركنار كردن رژيم ناكام جرم شرعى است، و واقعيت اين است كه موضع شيخ الازهر در پاسخ به ارادهء ميليونها از مردم مصر كه ميدان ها را در قاهره واستانها وروستاها پر كرده اند، و خواستار خروج اين رژيم وحذف كابوس خود از صدور مصريان شده اند. واگر موضع شيخ الازهر وديگر نمادهاى ملى در حمايت از اراده مردم در آن وقت نبود قطعا كشور به دايره از خشونت مخرب وارد شده است، و در جنگ داخلى افتاده است … وقاعده شرعى كه  بر آن موضع الازهر – وهمراه او نمادهاى ملى – اتخاذ شده است اين است كه " دفع مفسده ها اولی تر از بدست آورد منفعت ها است." و از اين رو موضع شيخ الازهر مطابق است با موضع الازهر كه در تاريخ طولانى خود از ايستادن در كنار توده هاى مردم در زمانى كه مورد ستم قرار ميگيرند وبه آزادى وبرابرى چشم می‌دوزند، امتناع نكرد، آيا آنها پيشبينى ميكنند كه الازهر جلو مردمى كه فرياد ميزنند و خواستار امنيت وثبات مى كنند مانند تماشاچیان بايستد.

هشتم: و اما ادعاى ايشان كه مسئوليت شرعى و قانونى از جانان بيگناه را بر عهدهء مفتى جمهورى ميباشد ادعاى باطل است زيرا كه بررسى كردن پرونده هاى جنايى كه به مفتى مصر ارجاع ميشود از صميم كار مفتى  و اختصاص طبيعى وقانونى و وظيفه شرعى او ميباشد، وتصميمش مبنى بر تلاشهاى شرعى او ميباشد و آنچه آن را درست و متفق با شرع حكيم ميداند وبا توجه به فايلها و دلايلى كه در پيش او گذاشته ميشوند صادر ميكند.. سپس حكم مفتى  در مسائل مجازات به مرگ حكم رايزنى وغير الزام آور است.

نهم: اين بيانيه به تعدادى از افراد و گروه ها و نهادهاى علمى نسبت شد و واقعيت اينست كه اين گروه ها گروهاى وهمى كه جز در تخيل آسيب ديدگانى كه دلها وكبد ايشان پر از حقد وكراهيت به مصر ومردم آن باشند وجود ندارند. آن كسانى كه با همهء راه هاى گونا گون به دنبال گسترش فتنه وتفرقه ميان مردم مصر مى گشتند، و پس از بررسى روشن شده است كه برخى از نامهاى ذكر شده در اين بيانيه نامهاى جعلى هستند از جمله پرفسور مصطفى غلوش (خدا او را رحمت كند) – استاد در دانشكده اصول الدين– كه نه ماه  پيش از صادر شدن اين بيانيه فوت كرده بود .. واين دليل بر تقلب و جمع آورى اين نامها به صورت تصادفى است.

اما كسانى كه به دانشگاه الازهر نسبت شدند و در ضمن كسانى كه اين بيانيه را امضا كردند – وايشان هشت نفر هستند … آنها، پيش از صادر شدن اين بيانيه هاى ادعا شده، از دانشگاه اخراج شده اند، واكنون در خارج از مصر و در حال فرار از عدالت هستند، لذا نسبت بودن آنها به دانشگاه الازهر در اين بيانيه پس از بركنارى آنها، جعل وتقلب ونقض اعتماد وخيانت امانت ميشمارد.

دهم: و اما ادعاى آنها كه قضات، افسران، سربازان، مفتى ها، روزنامه نگاران و سياستمداران وهمهء كسانى كه دخالت خود را در تجاوز وريختن خون بيگناهان بصورت فعلى يا تحريكى ثابت شد، حكم ايشان در شرع قاتلان هستند…وغيره.

اين ادعاها از دانشمندى يا فقيهى كه از خدا ميترسد و پرهيز كند و به امانت كلمه احترام ميگذارد ممكن نيست صادر شود، بلكه ما تاكيد ميكنيم كه صادر كنندگان اين فتوا – از نظر شرعى – داراى شرايط لازم براى صادر كردن چنين احكام پر خطر ومربوط به ريختن  خونهاى كه خدا ورسولش آن را عصمت كردند نيستند..

وهمه بايد بدانند كه كسانى كه صادر كردن چنين احكام براى آنها مجاز است تنها اولى الامر هستند. ونيز همه بايد بدانند كه اين ادعاهاى اجرامى با صريح شرع مخالفت كند و راههاى گونا گون را جلوى سادگان و فريب خوردگان بازى ميكند براى مرتكب كردن جنايات قتل و بمبگذارى در حق اين گروه ها  كه خونهاى معصوم خود را اباحه كردند، وصادر كنندگان اين بيانيه هاى اجرامى بايد بدانند كه آنها در مقابل خدا از هر قطرهء خون كه بسبب اين فتواهاى تحريكى كه با شرع وعرف و قانون مخالف است ريخته شده است حساب خواهند شد. و به كسانى كه فتواهاى كشتن و خون ريختن را سبك ميشمارند ميگوييم كه رسول خدا ميگويد: (من اعان على قتل مسلم ولو بشق كلمه جاء يوم القيامه مكتوبا بين عينيه آيس من رحمه الله) ترجمه: [كسى كه قاتل را در مورد كشتن مومنى - اگرچه به نيم يك كلمه - كمك كند، خدا را در روز قيامت ملاقات مى‏كند در حالى كه در پيشانى او نوشته شده: اين شخص از رحمت خدا مأيوس است. "

وبه آنها ميگوييم: قاتل كنندگان سربازان ما كيستند؟ ريزندگان خون بيگناهان از افسران وقضات  و ديگران كيستند؟ كسانى كه اسلحهء شان در برابر فرزندان مصر ميكشند كيستند؟ پاسخى كه هر منصف ميدهد اينست كه عاملان همهء اين جنايتها جوانان اغواشده از پيروان گروههاى غدر وتروريست وخيانت هستند.

بنا بر بالا، "بيانيهء المحروسه" به همهء مصريان پيران و جوانان زنان و مردان از كيد اين گروه هاى تروريستى ظالم و از مديريت اعضاى آن كه در هتالهاى لوكس زندگى ميكنند و لذت ميبرند در حالى كه آنها مردم عادى و فقرا واغوا شدگان از جوانان مصرى را به نابودى و خود كشى و كشتن سوق ميدهند؛ هشدار ميدهد، و واجب است بر پيروان اين گروه هاى ظالم به رشد خود و راه حق و صواب باز ميگردند، و نبايد به آنچه را از سوى اين خوارج صادر ميشود از فتواهاى هدام را كه آنها را با متون شرعى تزيين ميكنند و در جاهاى نا درست ميگذارند، فريب خورده شوند. و پيروان خود بايد يقيناً بدانند كه آخوند هاى خود كه فتواهاى اجازه قتل، بمبگذارى و تكفير را براى آنها صادر ميكنند سخنان را از محل خود تحريف ميكنند و مردم را با باطل و دروغ گمراه ميكنند و جزاى آنها  در روزى كه نه مال ونه جماعت و نه طاعتى بى چون و چرا  به غير خدا و رسولش سودى نميدهد خواهند ديد. يقول تعالى: (وسيعلم الذين ظلموا أى منقلب ينقلبون) [الشعراء: 26] ترجمه: [آنان كه ستم كردند، به زودي خواهند دانست كه به سوي چه جايگاه بدي باز خواهند گشت].

الازهر الشریف با تمام نهادهای آن

نوشته شده در 26 شوال 1436 هجری قمری

مدیریت مرکزی روابط عمومی و اطلاعات


 

Print
Categories: مقاله ها
Tags:
Rate this article:
2/0

Please login or register to post comments.